ما خانوادگی به شما مبتلا شدیم

از بَدو تولد ز شما آشنا شدیم

ما را غلام درگه تان آفریده اند

شکر خدا ک سینه زن روضه ها شدیم

 

عمری به زیر پرچمتان خورده ایم نمک

حمدوثناء که سایه نشین شما شدیم


اما به دلم غصه ها ک خانه کرده است

دوری زشما دل منو دیوانه کرده است

کی میشود بیایم و دل عقده وا کند

عکس حرمت دیده و بهانه کرده است


حسرت به دلم مانده روضه خوانی و حرم

لطفی نما به من ای شاه ذوالکرم

جانا قَسمت میدهم به جان مادرت

دست نوازشی تو بکش شاه بر سرم


ای خوب من حسین همه هستی فدای تو

جان و سر و تنم به فدای لوای تو

آقا پدرو مادرم فدای اصغرت

دارو نداره من همه وقف عزای تو


شاعر هم هیئتی: اقای حیدری